میدان هفتم تیر، بیمارستان شهید هاشمینژاد، بزرگراه شهید صیاد شیرازی، خیابان شهید مفتح، بیمارستان شهید رجایی، میدان باهنر، بزرگراه شهید اشرفی اصفهانی، خیابان شهید سپهبد قرنی، دانشگاه شهید بهشتی، خیابان شهید مطهری و ... . اینها آدرس ترور است!
این اسمها که حالا برای شهروندان ایرانی جزئی از جغرافیای شهر شدهاند، بخش مهمی از تاریخ معاصرند؛ نه فقط بخاطر نحوهی زندگی و تأثیر صاحبان این اسمها بر تاریخ ایران، بلکه بخاطر نحوهی مرگشان. صاحبان این نامهای بزرگ و هزاران نفر از شهروندان گمنام دیگر، قربانیان ترورند.
در این گزارش تنها نگاهی اجمالی داریم به برخی از گروههای تروریستی، برخی اقدامات تروریستی و برخی از شاخصترین قربانیان تروریسم در چهار دهه حیات انقلاب اسلامی؛ قربانیانی که فهرست بلندبالای اسم آنها نام بیشتر از ۱۷ هزار انسان مظلوم را در خود جای داده است.
بدون شک سازمان منافقین که خود را «سازمان مجاهدین خلق» مینامد، بیشترین نقش را در عملیاتهای تروریستی در ایران داشته و شماری از برجستهترین چهرههای انقلاب را به شهادت رسانده است؛ سازمانی با گرایش مارکسیستی که پیش از انقلاب علیه رژیم شاه مبارزه میکرد اما پس از انقلاب از پذیرش نظام اسلامی و رهبری امام (ره) سر باز زد و گروهی که دم از «خلق» میزد، تبدیل به دشمن درجه اول خلق شد.
علاوه بر دهها عملیات تروریستی و بمبگذاری، تنها عملیات «مرصاد» یا به قول آنها «فروغ جاویدان» که در واقع جنگ نظامی علیه «ایران» با همکاری عراق بود، در مجموع حدود ۱۲ هزار شهید به جا گذاشت. همین کافیست تا به عمق دنائت این گروه پی ببریم؛ گروهی که تا امروز تحت حمایت برخی کشورهای غربی همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
پس از آن، گروهک فرقان فهرستی بلند از شخصیتهای مختلف تهیه کرده بود تا به قول خودشان، هفتهای یکی از آنها را ترور کنند! محصول این توطئهها، ترور ۲۰ نفر بود که ۹ نفر از آنان از جمله آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله قاضی طباطبایی، دکتر محمد مفتح، سرلشکر محمدولی قرنی، حاج مهدی عراقی، حسام عراقی، تقی حاج طرخانی، شیخ قاسم اسلامی و ... شهید شدند و ۶ نفر از جمله آیتالله آقارضی شیرازی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله ربانی شیرازی و حسین مهدیان مجروح شدند.
گروهک تروریستی جندالشیطان یا به قول خودشان «جندالله» به سرکردگی عبدالمالک ریگی که از حمایتهای سازمانهای جاسوسی اسرائیل برخوردار بود، در شرق کشور و بخصوص استان سیستان و بلوچستان فعالیت داشت. این گروه از سال ۱۳۸۴ تا ۸۹، دستکم ۲۴ عملیات تروریستی در چابهار و زاهدان و سایر شهرهای منطقه انجام داده که منجر به شهادت حداقل ۲۱۰ نفر از جمله چند فرمانده سپاه و بسیاری از مردم بیگناه شده است.
گروهک تروریستی جیش الظلم یا به قول خودشان «جیش العدل» نیز بعد از نابودی «جندالله»، با سازماندهی دوباره اعلام موجودیت و شروع به فعالیت کرد. این گروه هم تمرکز خود را در شرق و استان سیستان و بلوچستان گذاشته و مشغول عملیاتهای تروریستی و خرابکارانه است.این گروهک تروریستی دستکم در چند مورد علیه نیروهای مرزبانی ایران اقدام کرده و موجب شهادت چند مرزبان ایرانی شده است. آنها سال ۹۲ با ربودن پنج مرزبان ایرانی در نهایت یکی از آنان را به شهادت رساندند.
سوم آبان ۹۲ نیز درگیری مسلحانهای بین نیروهای مرزبانی ناجا و اعضای این گروهک تروریستی روی داد که در نتیجهی آن ۱۴ تن از مرزبانان به شهادت رسیدند. برخی اعضای «جیش العدل» در اقدامی دیگر، ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ از خاک پاکستان وارد ایران شدند و هشت نفر از نیروهای مرزبانی را به شهادت رساند. بار دیگر در ششم اردیبهشت سال ۹۶ این گروه وارد خاک ایران شد و ۹ نفر از مرزبانان را به شهادت رساند و یک نفر دیگر را نیز به اسارت برد. این گروهک حمله به پاسگاهها و مقرهای مرزی منطقه از جمله کمین علیه مرزبانان ناجا در سال ۹۲ و شهادت ۱۴ تن از رزمندگان هنگ مرزی سراوان و نیز حمله به نیروهای مرزبانی ناجا در تهلاب میرجاوه که منجر به شهادت ۹ تن و اسارت سرباز براتی در سال ۹۶ شد را عهدهدار بوده است.
در مرزهای غربی هم اوضاع گرچه آرام به نظر میرسد اما این آرامش حاصل خون شهدای مرزبانی است که مقابل اشرار منطقه جانفشانی کردهاند. در منطقه غرب از ابتدای انقلاب گروه موسوم به «حزب دموکرات» و بعد «کوموله» فعال بوده است و در چند سال اخیر هم گروهک تروریستی «پژاک» به آنها اضافه شده است. دموکراتها بخصوص در سالهای اول انقلاب بسیار فعال بودند و در چندین اقدام تروریستی صدها نفر از پاسداران انقلاب و مرزبانان و شهروندان عادی را به شهادت رساندهاند.
در سالهای اخیر هم گروهک پژاک که حتی از طرف ایالات متحده آمریکا نیز در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفته، برای ایجاد آشوب و ناامنی و اقدامات تروریستی دست به کار شده است. خبرگزاری دفاع مقدس درباره آمار جنایتهای این گروهک تروریستی تا سال ۹۶ مینویسد: «پژاک عامل شهادت بیش از ۳۰۰ شهروند ایرانی و همچنین مجروح شدن بیش از ۲۵۹ نفر دیگر است. علاوه بر این در کارنامه این گروهک تروریستی ۲۴۸ مورد درگیری مسلحانه، ۷۱ مورد مینگذاری، ۵۳ مورد عملیات ترور، ۹ مورد بمبگذاری و ۸۰ مورد تهدید و ارعاب دیده میشود».
در ادامه، مروری بر مهمترین ترورها در کشور به ترتیب تاریخ وقوع، خواهیم داشت:
سپهبد سیدمحمدولی قرنی: سوم اردیبهشت سال ۵۸، کمتر از سه ماه بعد از پیروزی انقلاب، سرلشکر سید محمدولی قرنی، رئیس سابق ستاد کل ارتش، در حیاط خانهاش در خیابان ولیعصر تهران توسط یک موتورسوار مسلح ترور شد و در بیمارستان مهر به شهادت رسید. گروهک فرقان با صدور اعلامیهای اقدام جنایتکارانهی خود را «اعدام انقلابی» توصیف کرد.
آیتالله مطهری: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ نزدیک به نیمهشب بود که مرتضی مطهری، رئیس شورای انقلاب، هنگامی که پس از جلسهای به همراه عدهای از رجال سیاسی از منزل دکتر سحابی در خیابان فخرآباد تهران خارج میشد، از فاصلهی چند متری با سلاح کمری هدف گلوله قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان طرفه به شهادت رسید. دو نفر از مهاجمان پس از حمله دستگیر شدند و مشخص شد این ترور توسط گروه فرقان انجام شده است. حضرت امام (ره) پس از شهادت استاد مطهری در پیامی علاقهی خود به این شخصیت انقلابی را چنین ابراز کرد: «فرزند عزیزی را که پارهی تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم».
اکبر هاشمی رفسنجانی: ترور اکبر هاشمی رفسنجانی سومین اقدام گروهک فرقان بود. روز سوم خرداد ۱۳۵۸ دو تن از اعضای گروهک فرقان با ورود به منزل آیتالله هاشمی رفسنجانی در محله دزاشیب تهران، اقدام به ترور او کردند اما با دخالت عفت مرعشی همسر مرحوم هاشمی رفسنجانی، تروریستها پس از شلیک دو گلوله به آیتالله متواری شدند. او به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد و نجات پیدا کرد.
سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی: ۱۰ آبان سال ۱۳۵۸ مصادف با عید قربان، اولین امام جمعهی تبریز پس از نماز مغرب و عشا هنگامی که عازم منزل بود، به دست عوامل گروهک فرقان به شهادت رسید. آیتالله قاضی طباطبایی که پیش از انقلاب هم در مبارزه علیه رژیم شاه فعال بود، به عنوان اولین شهید محراب انقلاب لقب گرفت.
دکتر محمد مفتح: مفتح، ۲۷ آذر ۱۳۵۸ هنگام ورود به دانشگاه تهران در مقابل دانشکده الهیات به همراه دو محافظش به رگبار بسته شد. این عملیات تروریستی هم توسط گروهک فرقان انجام شد. او پیش از انقلاب به مبارزه با رژیم شاه میپرداخت و در این راه دستگیر و زندانی شد. پس از آزادی نیز فعالیت خود را بهصورت مخفیانه ادامه داد. پس از انقلاب سرپرستی دانشکدهی الهیات دانشگاه تهران را بر عهده گرفت. مفتح از ابتدا با گرایش گروه فرقان مخالف بود و به همین دلیل پس از انقلاب در فهرست ترور این گروه قرار گرفت.
آیتالله خامنهای: ششم تیر ۱۳۶۰، یک روز پیش از فاجعهی بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی، یک بمب در جایگاه سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای امام جمعه تهران در مسجد ابوذر واقع در خیابان قزوین منفجر شد. بمب درون ضبط صوت مقابل آیتالله خامنهای کار گذاشته شده بود. در این حادثه ایشان که آن زمان نماینده امام در شورای عالی دفاع هم بودند، از ناحیه پا، کتف، ترقوه و دست راست دچار آسیب شدند و از همان زمان دست راست ایشان نیز با مشکل حرکتی مواجه شد. این عملیات تروریستی توسط گروهک «پیروان فرقان» انجام شد؛ گروهی که پس از اعدام اعضای فرقان، توسط پیروان آنان ایجاد شده بود.
دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی و یاران امام (ره): هفتم تیر ۱۳۶۰ جلسهای در دفتر حزب جمهوری اسلامی در محله سرچشمهی تهران برپا شد. حاضران جلسه از اعضای حزب گرفته تا نمایندگان مجلس، وزرا و معاونان وزارتخانهها و مدیران نهادهای دولتی بودند. در این جلسه سیدمحمد حسینی بهشتی، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و رئیس دستگاه قضایی نیز حضور داشت. بعد از آغاز جلسه و در میانه سخنرانی آیتالله بهشتی، ناگهان انفجار یک بمب دفتر حزب را ویران کرد. طراح این عملیات تروریستی منافقین بودند و اجرای آن نیز برعهده یک عامل نفوذی به نام محمدرضا کلاهی بود که در دفتر حزب مشغول به کار بود. پس از این انفجار مرگبار افرادی از جمله آیتالله بهشتی، ۲۷ نمایندهی مجلس، چهار وزیر و ۱۲ معاون وزیر به شهادت رسیدند و عدهی زیادی از حضار در دفتر حزب نیز مجروح شدند. اما کلاهی که قبل از انفجار ساختمان را ترک کرده بود به فرانسه گریخت و بصورت پنهانی به زندگی ادامه داد.
حسن آیت: آیت، ۱۴ مرداد ۱۳۶۰ مقابل منزلش با شلیک ۶۵ گلوله ترور شد. او عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، عضو هیئت رئیسهی مجلس خبرگان قانون اساسی و نمایندهی تهران در دور اول مجلس شورای اسلامی بود. منافقین مسئول ترور او معرفی شدهاند.
محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر: هشتم شهریور ۱۳۶۰ دفتر نخستوزیری در خیابان پاستور تهران با انفجار بمبی که در کیف دستی جاسازی شده بود به آتش و خون کشیده شد. محمدعلی رجایی رئیس جمهوری، محمدجواد باهنر نخستوزیر و سه نفر دیگر در این عملیات به شهادت رسیدند. این انفجار در جلسه شورای امنیت کشور اتفاق افتاد. مسعود کشمیری دبیر شورای عالی امنیت ملی پس از انفجار ناپدید شد. همه گمان بردند که او هم در انفجار کشته شده است. تکههایی از بدن سایر اجساد به عنوان جسد کشمیری با عزت و احترام به خاک سپرده شد. مدتی بعد مشخص شد کشمیری عامل سازمان منافقین و مأمور انجام این عملیات تروریستی بوده و از ایران گریخته است.
علی قدوسی: ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ با انفجار بمبی که توسط منافقین در دادستانی انقلاب کار گذاشته شده بود، علی قدوسی به شهادت رسید. آیتالله قدوسی که از شاگردان امام (ره) بود پس از انقلاب به عنوان دادستان کل انقلاب مشغول فعالیت بود.
میراسدالله مدنی: ۲۱ شهریور ۱۳۶۰ نمایندهی مردم همدان در مجلس خبرگان، امام جمعهی تبریز و نمایندهی امام در این شهر پس از ایراد خطبههای نماز جمعه، توسط منافقین ترور شد. او که پیش از انقلاب هم به مبارزه علیه رژیم شاه میپرداخت، اولین بار در سال ۴۹ به خاطر فعالیتهایش تبعید شد. با توجه به زمان و مکان شهادتش به او لقب دومین شهید محراب انقلاب را دادهاند.
سیدعبدالکریم هاشمینژاد: هاشمینژاد هفتم مهرماه ۱۳۶۰ در یک عملیات انتحاری با نارنجک توسط منافقین به شهادت رسید. او که پیش از انقلاب در فعالیتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی فعال بود و چند بار هم بازداشت و زندانی شده بود، پس از انقلاب در روند تدوین قانون اساسی نماینده اول استان مازندران بود. او عضو حزب جمهوری اسلامی بود و در دفتر همین حزب در مشهد ترور شد.
سیدعبدالحسین دستغیب: ۲۰ آذر ۱۳۶۰ اعضای سازمان منافقین، امامجمعهی شیراز و رئیس حوزهی علمیهی فارس و نمایندهی امام (ره) در استان فارس را ترور کردند. یکی از عوامل منافقین هنگام رفتن آیتالله دستغیب به نماز جمعه، در پوشش زنی باردار به بهانه داشتن نامهای که میخواهد شخصاً به دست او برساند، در کوچه به او نزدیک شد و در یک اقدام انتحاری با انفجار بمبی دستساز موجب شهادت آیتالله دستغیب و چند نفر از همراهان او شد. آیتالله دستغیب سومین شهید محراب انقلاب لقب گرفت.
محمد صدوقی: آیتالله صدوقی ۱۱ تیرماه سال ۱۳۶۱ بعد از نماز جمعه، در حملهای انتحاری توسط یکی از اعضای سازمان منافقین به شهادت رسید. بعد از نماز، عامل منافقین به آیتالله نزدیک شد و با او دست داد و او را در آغوش گرفت. صدوقی و محافظانش سعی کردند او را دور کنند اما در همین حین نارنجکی که او به همراه داشت منفجر شد و آیتالله در دم به شهادت رسید و لقب چهارمین شهید محراب را به خود اختصاص داد.
عطاءالله اشرفی اصفهانی: در ۲۳ مهرماه ۱۳۶۱ امام جمعهی کرمانشاه و نمایندهی امام در این استان، در حالی که برای اقامهی نماز جمعه آماده میشد، در مسجد جامع کرمانشاه ترور شد. یکی از عوامل سازمان منافقین در عملیاتی انتحاری بهوسیله نارنجک، این عالم دینی و مبارز انقلابی را به شهادت رساند و او لقب پنجمین شهید محراب انقلاب را به خود گرفت.
عملیات تروریستی در حرم امام رضا (ع): ۳۰ خرداد مقارن با روز عاشورای سال ۷۳ در حرم مطهر امامرضا (ع) بمبی به وزن چهار کیلو و ۵۰۰ گرم منفجر شد. در این حادثه تروریستی که نهادهای رسمی عامل آن را گروهک «منافقین» اعلام کردند، ۲۶ نفر به شهادت رسیدند و ۳۰۰ نفر از زائرانی که در حرم و اطراف مرقد حرم امام هشتم (ع) مشغول عزاداری بودند، مجروح شدند.
اسدالله لاجوردی: شهید لاجوردی اول شهریور سال ۱۳۷۷ در حجرهای در بازار توسط منافقین ترور شد. او که عضو حزب مؤتلفه بود، از سال ۵۹ تا ۶۳ دادستانی تهران و ریاست زندان اوین را برعهده داشت. از سال ۶۸ تا ۷۶ نیز ریاست سازمان زندانها را برعهده گرفت. پس از آن به حجرهاش در بازار برگشت و به کسب و کار خود مشغول شد اما حدود یک سال بعد در همان حجره توسط دو نفر از عوامل منافقین ترور شد. در این حادثه علاوه بر لاجوردی، رئیساسماعیلی معاون سابق طرح و برنامه وزارت دادگستری که برای دیدن او به حجره رفته بود و همچنین یک پیرمرد دستفروش نیز به شهادت رسیدند.
سپهبد علی صیاد شیرازی: بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸، فرمانده نیروی زمینی ارتش در تهران، مقابل در منزل و در برابر دیدگان فرزندش به وسیله عوامل منافقین ترور شد. این نظامی عالیرتبه که پنج روز قبل از شهادتش از سوی فرمانده معظم کل قوا به درجهی سرلشکری ارتقاء پیدا کرده بود، در پنجاهوپنجسالگی بعد از ۳۲ سال مبارزه و خدمت، جاودانه شد. بعدها امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان علت اصلی ترور صیاد شیرازی توسط منافقین را شکستی دانست که این گروه در عملیات مرصاد از تدابیر و فرماندهی این شهید متحمل شده بود.
ترورهای زنجیرهای در اهواز: سال ۱۳۸۴ با یک رشته انفجار خونین توسط گروههای جداییطلب آغاز شد که بیش از ۲۰ قربانی بر جای گذاشت. ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ چهار انفجار پیدرپی هشت شهید و حدود ۷۰ مجروح به جای گذاشت. ۲۳ مهر ۱۳۸۴ دو انفجار دیگر در بازار اهواز چهار شهید و حداقل ۱۰۰ زخمی داشت. چهارم بهمن همان سال انفجار دیگری در یکی از بانکهای اهواز رخ داد. این انفجار هم حداقل شش شهید و دهها مجروح داشت. در همان روز انفجار دیگری هم در یکی از ادارات دولتی رخ داد که تلفاتی نداشت. پس از آن در شهرهای دزفول و آبادان نیز چند انفجار رخ داد که تلفاتی نداشت. در همان دوران عملیاتهای خرابکارانهای هم روی خطوط انتقال نفت و گاز انجام شد.
مجید شهریاری: روز هشتم آذر ۸۹ یک موتورسوار در اتوبان ارتش تهران با نزدیک شدن به خودروی دکتر مجید شهریاری استاد دانشگاه شهیدبهشتی و فیزیکدان، بمبی را به در خودرو چسباند و متواری شد. در این حادثه شهریاری شهید شد اما همسر و رانندهی خودرو جان سالم به در بردند.
مصطفی احمدی روشن دانشآموخته شیمی و معاون بازرگانی سایت هستهای نطنز نیز صبح ۲۱ دیماه ۱۳۹۱، در خیابان گلنبی در نزدیکی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، به همین شیوه ترور شد. در این حادثه احمدی روشن و فردی که همراه او بود به شهادت رسیدند.
شهریاری و احمدی روشن شاید مشهورترین شهدای ترورهای دانشمندان هستهای ایران باشند اما همهی آنها نیستند. سلسله ترورهایی که سرویسهای جاسوسی مانند موساد و سی. آی. اِی علیه دانشمندان هستهای ایران انجام دادهاند موجب شهادت چندین دانشمند مؤثر در پیشرفتهای هستهای کشور شده است.
وبسایت «بنیاد هابیلیان» که بطور تخصصی در زمینهی شهدای ترور فعالیت میکند در مقالهای با عنوان «تروریسم بینالمللی صهیونیستی» ضمن اشاره به نام این دو شهید، فهرست کاملتری از این افراد که از ابتدای انقلاب تا کنون در دورهها و به روشهای مختلف ترور شدهاند را ذکر میکند:
۱- شهید مسعود علیمحمدی، ۲- شهید مجید شهریاری، ۳- فریدون عباسی (ترور نافرجام)، ۴- شهید داریوش رضایینژاد، ۵- شهید مصطفی احمدی روشن، ۶- شهید رضا قشقایی، ۷- شهید پرویز منشادی، ۸- شهید سیدعلی موسوی، ۹- شهید رمضان رستمی، ۱۱- شهید پرویز احمدی، ۱۲- شهید عنایتالله امینی، ۱۳- شهید علی اصغر حسینزاده احمدی، ۱۴- شهید محمد علی مهدوی، ۱۵- شهید سید احمد طیبزاده دزفولی و ۱۶- شهید اردشیر حسینپور.
ترور در تهران: تهران بارها و بارها صحنهی ترور بوده؛ سالهای اول انقلاب؛ دههی ۶۰؛ منافقین. این کلیدواژهها تقریباً برای ذهن تمام ایرانیان آشناست. سالهای اول انقلاب پر التهابترین دوران انقلاب و حتی از پرالتهابترین دوران تاریخ ایران بود. علاوه بر وضع آشفتهی ناشی از انقلاب و جابجایی در قدرت و نهادهای سیاسی، مخالفان و دشمنان انقلاب تمام تلاش خود را معطوف به این کرده بودند که در همان ابتدا نهال انقلاب را بخشکانند و در این راه از هیچ جنایتی فروگذار نکردند. ترور دهها متفکر و مبارز برجسته و صدها تن از مبارزان و هزاران نفر از مردم عادی در همان سه چهار سال اول انقلاب اتفاق افتاد.
تهران به عنوان پایتخت و مرکز تجمع افراد برجسته ی نظام اسلامی شاهد بیشترین عملیاتهای تروریستی بود. بیشتر این اقدامات تروریستی به شیوهی بمبگذاری و در مراکز پرتردد شهر صورت میگرفت. تنها در یک مورد بمبگذاری کور در پایتخت، در میدان توپخانه بمبی با وزن حدوداً ۱۵۰ کیلوگرم منفجر شد که موجب شهادت حدود ۶۰ نفر و مجروح شدن حدود ۸۰۰ نفر شد. یا بمب دیگری در ابتدای خیابان خیام منفجر شد که دهها شهید و مجروح بر جای گذاشت.
۳۰ خرداد سال ۱۳۸۸ نیز یک عامل انتحاری تلاش کرده بود با ورود به مرقد امام (ره) دست به عملیات تروریستی بزند اما بمب او در بخش کفشداری و قبل از ورود به صحن منفجر شد و تروریست نیز به هلاکت رسید.
اما این بار نه داستان ناگفتهای از دههی ۶۰ بود و نه پای منافقین در میان؛ تهران تنها بود. عوامل داعش در قلب تهران، در روز روشن، قلب دموکراسی را نشانه رفتند. حملهی مسلحانه به ساختمان اداری مجلس و عملیات انتحاری در حاشیهی مرقد امام (ره) صبح روز ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ بعد از سالها تهران را شوکزده کرد. ۱۷ نفر شهید و بیش از ۵۰ زخمی شدند؛ پنج تروریست هم به هلاکت رسیدند.
ترور در رژه اهواز: صبح روز شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ در جریان مراسم رژه نظامی نیروهای مسلح به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس در اهواز، مهاجمان مسلح که پیش از اجرای این مراسم پشت محل برگزاری رژه کمین کرده بودند، در همان دقایق آغازین مراسم، مسیر رژهی یگانهای سپاه و ارتش را به رگبار گلوله بستند. در این حادثهی تروریستی ۲۵ نفر به شهادت رسیدند و ۶۰ نفر زخمی شدند.
ابتدا سخنگوی گروه تروریستی الاحوازی در گفتوگو با شبکهی وابسته به سعودی «ایران اینترنشنال» مسئولیت این حمله را پذیرفت اما ساعاتی بعد داعش اعلام کرد این حمله کار آنها بوده است.
اینها تنها نمونههایی برجسته از اقدامات تروریستی چهار دههی اخیر در ایران بود. در حالی مخالفان نظام همواره ایران را به حمایت از تروریسم متهم میکنند که در برهههای مختلف اسنادی دال بر همکاری سرویسهای اطلاعتی و امنیتی همان کشورها با تروریستهای متعرض به خاک ایران منتشر شده است.
آشکار است که گروههایی مانند منافقین، «جندالله» و حالا پژاک و الاحوازی و تروریستهای ریز و درشت دیگر، با حمایتهای مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی برخی کشورهای غربی و عربی دست به جنایت علیه شهروندان ایرانی زدهاند. شواهد تاریخی غیرقابل انکاری وجود دارد که ایران خود همواره قربانی تروریسم و در صف اول مبارزه با آن بوده است و این امر، ادعای پوچ «حمایت ایران از تروریسم» را به ادعایی مضحک بدل میکند.
ایسنا - میثم خدمتی
از ابتدای انقلاب حملات تروریستی زیادی در ایران انجام شده که عمدتا کار سه گروه سازمان مجاهدین خلق، جندالله و الاحوازیه بوده است. در این گزارش به مهمترین حملات تروریستی در ایران می پردازیم. این گزارش صرفا یادآوری عملیاتهایی است که نیروهای تروریست، مردم و شهروندان غیرنظامی و عادی را هدف قرار دادهاند.
رویداد۲۴ رایان حسینی: عملیات تروریستی علیه مردم از سالهای ابتدایی انقلاب وجود داشت و احتمالا نطفه آن در ایران توسط سازمان مجاهدین خلق گذاشته شد. تا پیش از آن گروههای چریکی با حکومت پهلوی مبارزه میکردند و عملیاتهای مختلفی صرفا با هدف ترور شخصیتهای نظامی یا شکنجهگران ساواک انجام میدادند و موردی مشاهده نشده بود که در جریان مبارزه مسلحانه، اقدامی علیه مردم یا بمبگذاری در میان مردم انجام شود و به این ترتیب میتوان سابقه عملیات تروریستی در ایران که در جریان آن مردم عادی مورد هدف قرار میگرفتند را به سازمان مجاهدین خلق نسبت داد که عمدتا در جریان ترورهای چهرههای سیاسی، ابایی نداشتند شهروندان کوچه و خیابان نیز مورد هدف قرار بگیرند. با همین مقدمه بهتر است مهمترین عملیات تروریستی در ایران بررسی شود.
حادثه تروریستی آتش سوزی سینما رکس
روز ۲۸ مرداد اگرچه در تاریخ ایران با کودتا پیوند خورده، اما یک حادثه تلخ دیگر در همان روز رخ داده است. روز شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ ماجرای تلخ آتش سوزی سینما رکس آبادان رخ داد. این عملیات تروریستی با همکاری سرایدار سینما در زمان اکران فیلم گوزنها ساخته مسعود کیمیایی رخ داد که آنها درهای ورودی و خروجی سالن سینما را به تینر آغشته کردند و سپس همه جا را به آتش کشیدند.
طبق آمارها ۶۳۰ نفر از افرادی در سینما حضور داشتند، همگی در آتش سوختند. پس از انقلاب ماجرا در هالهای از ابهام بود اما بعدها مشخص شد افراد بنیادگرا به سرکردگی فردی به نام حسین تکبعلیزاده و فرج بذرکار با این توجیه که مردم در سینماهای طاغوتی از دین دور میشوند، اقدام به این عملیات کرده بودند.
عملیات تروریستی بمبگذاری در حرم امام رضا
روز دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ همزمان با روز عاشورا بمبی در حرم امام هشتم شیعیان منفجر شد که باعث شد شهادت ۲۶ نفر و زخمی شدن بیش از ۳۰۰ نفر شد. ماده انفجاری بیش از ۱۰ پوند تی.ان.تی بود که دقیقا بالای محل ضریح کار گذاشته شده بود و شدت آن به حدی بود که اعضای بدن تعدادی از زائران همچون سر، دست، پا و انگشت جدا شده و سطح بیشتر رواقها همچون رواق دارالحفاظ، دارالسعاده و نیز گنبد اللهوردیخان، گنبد حاتم خانی و بخش وسیعی از دیوارها را پوشانده بود.
مسئولان ایران مسئولیت بمبگذاری را متوجه سازمان مجاهدین خلق دانستند، اما همان زمان هم مجاهدین چنین چیزی را نپذیرفتند و تا کنون این حادثه از ابهامات بزرگ در تاریخ ایران است. چند ماه پس از حادثه وزارت اطلاعات ایران تعدادی مظنون از جمله مهدی نحوی و علیرضا رحمانی را دستگیر و اعلام کرد که آنها مسببان بمبگذاری در حرم بودند. بنا به ادعای وزارت اطلاعات، دستگیر شدگان دو کشیش مسیحی به نامهای مهدی دیباج و هایک هوسپیان مهر را نیز به قتل رسانده بودند.
در سال ۱۹۹۵ یک نشریه پاکستانی اعلام کرد که یک جوان ۲۴ ساله مذهبی متعصب به نام عبدالشکور که یکی از دستیاران نزدیک رمزی یوسف از اعضای القاعده است، به انجام این بمبگذاری اعتراف کرده است. رمزی یوسف به اتهامات گوناگون از جمله بمبگذاری در مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳ هماکنون در آمریکا دوره حبس ابد خود را میگذراند.
علی مطهری در مصاحبهای به این موضوع چنین اشاره کرد: «در موضوع انفجار در حرم امام رضا (ع) در سال ۷۳ نیز ابهاماتی مطرح است و لازم است درباره آن روشنگری صورت بگیرد. در موضوع قتلهای زنجیرهای نیز چنین اتفاقاتی افتاد و میتوان گفت که آن موضوع نیز از نظر مساله حفظ نظام از همین قماش است. آنجا هم میگفتند که ما برای اینکه دگراندیشان و روشنفکران را بترسانیم، چند نفر از آنها را از بین میبریم. مساله قتل داریوش فروهر و همسرش نیز از همین جنس بود. مساله تصمیم به قتل نویسندگان (شانزدهم مرداد سال ۷۵) در ماجرای اتوبوس حامل نویسندگان در سفر به ارمنستان نیز به همین شکل بود.»
مطالبی برای مطالعه بیشتر
متهمان پرونده سازمان مجاهدین خلق چه کسانی هستند؟
بمبگذاری در حرم امام رضا ابهام درباره مسببین آن
عیدوک بامری کیست؟
جیش العدل چگونه فعالیت و عضوگیری میکند؟
انفجار در حسینیه رهپویان وصال
به گزارش رویداد۲۴ ساعت ۲۱:۱۵ روز ۲۴ فروردین سال ۸۷ انفجاری مهیب در کانون رهپویان وصال شیراز رخ داد. این حادثه در حین برگزاری جلسات هفتگی هیئت رخ داده و ۱۴ نفر جان خود را از دست دادند. بعد از بررسیهای اولیه اعلام شد که این حادثه بهعلت انفجار مواد انفجاری باقیمانده از تجهیزات جنگی است که برای برگزاری نمایشگاه در این محل نگهداری میشد و پس از برگزاری نمایشگاه بهاشتباه در حسینیه جا مانده و به یکباره منفجر شده است.
روز ۱۸ تیر وزیر وقت کشور اعلام کرد که عاملان اصلی بمبگذاری در حسینیه رهپویان را دستگیر کردند و آنها در حال آماده شدن برای بمبگذاری در نقطهای دیگر از کشور بودند. سه متهم که خود را عضو انجمن پادشاهی ایران معرفی کرده بودند بمبگذاری در حسینیه و شهادت ۱۴ نفر را برعهده گرفتند و به این عملیات تروریستی اعتراف و چندی بعد به دار مجازات آویخته شدند.
این ماجرا هم از آن دسته عملیاتهایی بود که هیچگاه واقعیت آن مشخص نشد و مقامات رسمی چندین سناریوی مختلف درباره آن گفتند. هاشمی رفسنجانی درباره این حادثه چنین گفته است: «گرچه مسئولان امنیتی در روزهای اول منکر بودند که این تخریب است، شاید به خاطر مصالحی که خود تشخیص داده بودند و ظلم کردند به مردمی که آنجا مجروح شدند، ۲۰۰ نفر آسیب دیدند و کسانی که واقعاً شهید شده بودند آنها را شهید نشناختند، ولی خب وزیر اطلاعات دیروز مسئله را حل کرد و گفت تخریب است و یک عقده از دل مردم شیراز که میدیدند نظریه اول درست نیست، باز کرد.»
بمبگذاری زاهدان توسط گروه جندالله
تا دهه هفتاد بمبگذاریها در ایران توسط سازمان مجاهدین خلق انجام میشد اما از دهه هشتاد به بعد گروهی دیگر به نام جندالله به لیست گروههای ترور اضافه شدند که نخستین عملیات آنها بمبگذاری در زاهدان بود که علیه مردم عادی انجام میشد. پیش از آن، این گروه در سال ۱۳۸۷ در یکی از پادگانهای نیروی انتظامی بمبگذاری کرده بود.
عملیات بمبگذاری همزمان با برگزاری نماز جماعت مغرب و عشا در یکی از مساجد شیعه در استان سیستان و بلوچستان در زاهدان انجام شد که طی آن ۲۰ نفر از جمله نیروهای نظامی و غیرنظامی و ۳ کودک و یک افغانستانی به شهادت رسیدند و ۱۲۵ نفر هم زخمی شدهاند. ظاهرا همزمان با این عملیات، عملیات دیگری در مرکز پلیس انجام شده بود که آن عملیات خنثی شد.
بمبگذاریهای زنجیرهای در اهواز
پیش از آغاز نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران مجموعهای بمبگذاریها در ایران انجام شد که تعداد زیادی از هموطنانمان در آن جان باختند. انفجار اول در استانداری خوزستان بود و پس از آن دو انفجار دیگر یکی در در محلهٔ کیانپارس و در داخل بانک سامان و دیگری در یک فروشگاه و انفجار دیگر در نزدیکی منازل مقامات اهواز و انفجار بعدی در نزدیکی خانه مدیر صداوسیمای ایران در خوزستان بود. یکی از بمبگذاریها در یک مرکز خرید انجام شد و تروریستها شهروندانی که برای خرید مواد غذایی به یک فروشگاه رفته بودند را هدف قرار داده بودند. یک گروه جداییطلب گمنام مدتی بعد بیانیهای صادر کرد که در آن اعلام کرده بود میخواهند اعراب را از اشغال ایران آزاد کنند.
بمبگذاری انتحاری در چابهار
همزمان با برگزاری مراسم تاسوعای سال ۱۳۸۹ مصادف با ۲۴ آذر چندین حمله انتحاری در میان گروههای عزادار شیعی در نزدیکی مسجد امام حسین چابهار انجام شد که در جریان آن ۳۸ نفر به شهادت رسیدند. یک سرباز وظیفه و سه افسر نیروی انتظامی و تعدادی زن و کودک نیز در میان جانباختگان بودند.
آن زمان سایت العربیه اعلام کرد که گروه جندالله مسئولیت این عملیات را برعهده گرفته است. اطلاعزسانی درباره این عملیات نیز بسیار ناهماهنگ بود. ابتدا معاون وقت امنیتی وزیر کشور ایران اعلام کرد که دو انفجار رخ داده اما فرماندار وقت چابهار که در منطقه بود بروز دو انفجار را خبری نادرست خواند؛ با این حال لحظاتی بعد فرماندار نیز اعلام کرد دو عملیات انتحاری رخ داده است!
بمبگذاری زاهدان
بمبگذاری زاهدان از نوع عملیات انتحاری بود که روز ۲۴ تیر ۱۳۸۹ انجام شد و به جان باختن ۲۷ نفر و زخمیشدن ۱۶۹ نفر منجر شد. در این عملیات چند نفر از نیروهای نظامی نیز جان باختند. این عملیات تروریستی مقابل مسجد جامع زاهدان و همزمان با جشن تولد امام حسین انجام شد که در ایران به نام روز پاسدار نامگذاری شده است.
عملیات بمبگذاری زاهدان پاسخی بود به اعدام عبدالمالک ریگی رهبر گروه جندالله که ۳۰ خرداد ۱۳۸۹ در زندان اوین انجام شد. عملیات انتحاری توسط دو نفر به نامهای محمد ریگی و عبدالباسط ریگی انجام شده بود.
حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز
ساعت ۹ صبح روز ۳۱ شهریور سال ۹۷ و همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس تیراندازی ممتد در رژه نیروهای مسلح در اهواز آغاز شد. نیروهای حفاظت بلافاصله جایگاه ویژه را از مقامات و مسئولان خالی کردند، اما تیراندازی نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ دقیقه طول کشید.
تعدادی فرد مسلح از نزدیکی محل رژه و پشت جایگاه شروع به تیراندازی کردند و نیروهای امنیتی نیز به حملات آنها پاسخ دادند. در جریان این تیراندازی ۲۴ نفر از نیروهای نظامی و غیرنظامی شهید و ۶۸ نفر نیز مجروح شدند. بلافاصله اجساد شهدا از محل حادثه خارج شد. در جریان این درگیری چهار نفر از تروریستها کشته شدند و یکی از آنها مجروح شد که از سرنوشتش خبری به دست نیامد. گفته شده گروه الاحوازیه عامل این حادثه بودند.
حمله تروریستی به ساختمان مجلس
هفدهم خرداد سال ۹۶ تهران مثل همیشه روز آرامی را آغاز کرده بود، اما بهیکباره در ساعت ۱۰:۳۰ صبح خبری منتشر شد که همه را شوکه کرد. تعدادی فرد مسلح وارد ساختمان مجلس شده و علاوه بر کشتن نیروهای حفاظتی درب ورودی مراجعان مردمی، شهروندان عادی که برای پیگیری مشکلاتشان به مجلس رفته بودند را به رگبار بستند.
بلافاصله ساختمان مجلس در محاصره نیروهای امنیتی و پلیس درآمد و همه محلات اطراف تخلیه شد. تروریستها که در طبقات دفاتر نمایندگان حضور داشته و نتوانسته بودند به صحن علنی راه پیدا کنند شروع به تیراندازی به سمت خیابان و کارکنان دفاتر نمایندگان کردند.
سرانجام پس از چهار ساعت درگیری و در حدود ساعت ۲:۳۰ عصر تیپ ویژه ارتش و نیروهای امنیتی وارد ساختمان مجلس شدند و توانستند پنج تروریست را بکشند. ساعتی بعد داعش به صورت رسمی حمله به ساختمان مجلس و حرم آیتالله خمینی را برعهده گرفت.
حمله تروریستی به حرم آیت الله خمینی
۱۵ دقیقه بعد از حمله تروریستی در ساختمان مجلس، تروریستهای دیگری به حرم آیتالله خمینی حمله کردند و یکی از کارگران فضای سبز حرم را به شهادت رساندند. فرد تروریست قصد داشت افراد حاضر را به رگبار ببندد اما آنجا نیز نیروهای امنیتی وارد عمل شدند وعاملان اصلی حمله را کشتند. در این دو حادثه ۱۷ نفر از نیروهای امنیتی و مردم به شهادت رسیدند.
حمله به حرم شاهچراغ
۴ آبان ۱۴۰۱ مردی با یک کولهپشتی مشکی وارد حرم شاهچراغ در شهر شیراز شد. این مرد تا به در بابالرضا رسید اسلحه کلاشینکف را از داخل کیفش خارج و شروع به تیراندازی به سمت گیت ورودی کرد. بلافاصله نیروهای داخل حرم و برخی از خدام برای جلوگیری از ورود او وارد عمل شدند ، اما این فرد بدون ترس شروع به شلیک کرد.
براساس فیلمهای موجود او به سمت شبستان اصلی و حرم رفته، اما در عین تیراندازی دو بار اسلحه اش گیر میکند و حتی مجبور به جابجایی خشاب میشود. این فرد در داخل حرم و نزدیک ضریح شروع به تیراندازی میکند و در جریان این تیراندازی دهها نفر روی زمین میافتند. دو دقیقه بعد نیروهای یگان ویژه وارد حرم شده و عامل حمله را با تیراندازی مجروح و دستگیر میکنند.
در جریان این حمله تروریستی مرگبار ۱۳ نفر از شهروندان از جمله سه دانشآموز جان خود را از دست دادند. همچنین ۱۹ نفر مجروح شدند که ۹ نفر از آنها از بیمارستان مرخص شدند. فردای حمله عامل اصلی که مجروح شده بود جان خود را از دست داد. دراینمیان، اما نیمساعت پس از اعلام رسمی خبر و با وجود اینکه یک ساعت از عملیات تروریستی گذشته بود، داعش مسئولیت این حمله را برعهده گرفت.
حمله تروریستی کرمان
روز ۱۳ دی ۱۴۰۲ مصادف با چهارمین سالگرد ترور سردار سلیمانی دو انفجار در مسیر گلزار شهدای کرمان رخ داد که ۱۰۳ نفر در جریان به شهادت رسیدند. ساعاتی چس از این عملیات، داعش مسئولیت حمله را بهعهده گرفت. برخی منابع درباره چگونگی این عملیات گفتهاند که در ورودی گلزار شهدا دو کیف حاوی بمب وجود داشته و عوامل با استفاده از ریموت بمبها را منفجر کردهاند.
عملیات تروریستی دیگر نظیر بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی، بمبگذاری در ساختمان نخست وزیری، ترور صیاد شیرازی، ترور اسدالله لاجوردی، ترور محسن فخریزاده، عملیات تروریستی حمله به اتوبوس نیروهای نظامی سپاه، حمله به کلانتری زاهدان، ترور نیروهای موشکی ایران و ... انجام شده که در گزارشهای دیگر به آنها پرداخته شده است. این گزارش صرفا در عملیاتهایی است که نیروهای تروریست، مردم عادی را هدف قرار دادهاند.